فر در ایران باستان به چه معنی آمده است ؟
در اوستا از دو "فر" یاد شده است: فر کیانی و فر ایرانی فر یا فره ایزدی یکی از کهنترین و پرآوازهترین بن مایههای فرهنگی و باور شناختی در ایران باستان،و در جهان بینی زرتشتی است.همچنین فرّه ایزدی یکی از ارکان مهم آیین پادشاهی است و لازمه قدرت و فرمانروایی. فرّه در اوستایی "خورنه" در پارسی باستان "فرنه"،در پهلوی "خورّه" یا "خره" و در پارسی دری در ساختهای "فره" و "فر" آمده است.درباره فر آنچه میتوان گفت این است که فر در باورشناسی کهن ایران،فروغ یا نیرویی مینوی و ایزدی است که هرکس از آن برخوردار گردد،به سروری و نیکبختی دست خواهد یافت.فر رابطه جهان انسان و جهان خدایان را مینمایاند.فر در شاهنامه و متون اساطیری، گرچه مظاهری مختلف دارد ولی صفتی تغییرناپذیر در آن وجود دارد که میتوان آن را پدیدهای خدایی دانست که گاهی به صورت نور از چهره پادشاهان و موبدان و پهلوانان میتابد.به باور ایرانیان،هر شهریار تا زمانی که فره ایزدی با اوست، در کامگاری و شکوه میتواند فرمان براند.اما اگر فره از شهریار بگسلد،هم او به ننگ و نفرین گرفتار خواهد آمد و هم ایرانشهر به آشوب و ایرانی دچار میشود.در نوشتههای پهلوی به مضمون " چهر از یزدان" بر میخوریم. ترجمه و تعبیر آن این است که پیکر و فر پادشاه بازتاب ایزدان است. بربنیاد باورهای کهن،تنها پارسایان و پاکان میتوانستهاند از فر برخوردار گردند و به فرخی و فرهمندی راه جویند.فر همواره از ناپاکان و دیوخویان میگریخته است.شیخ شهاب الدین سهروردی "فر" یا همان "فرزانگی فروغ" را پرتوی از گوهر خداوندی دانسته که بر هر کس بتابد اورا به سروری و والایی میرساند.دراساطیرایرانی، شاهانیهمچون کیومرث، هوشنگ، تهمورث، جمشید، فریدون، کیکاووس، کیخسرو، منوچهر، اردشیربابکان و ...و پهلوانانی همچونگرشاسب، آرش، سام، زال، رستم و اسفندیار دارای فر ایزدی بودهاند و به همین جهت کارشان رونق فراوان داشت.موضوع جالب این است که در اساطیر فرهنگهای دیگر هم، از جمله یونان، فر و فرهمندی دیده میشود.باید دانست که وجود و حضور فر نه تنها منشا تغییرات عمده در هستی افراد میشود، بلکه موجب دگرگون شدن عملکرد مرگ و حتی نجات از مرگ هم میشود. (اشاره به رویین تنی پهلوانان)فر و خورشید با هم بیارتباط نیستند. از دید ریشه شناسی لغت هم میان خورنه یا خوره یا هور یا خور(خورشید) پیوند وجود دارد.همچنین فر دارای تابش بوده است.فر را شاید همانند هالهای نورانی بتوان تصور کرد که چهره و پیکر کسی را در بر میگیرد.
زبان و ادبیات فارسی ......برچسب : نویسنده : 6adabiyat315d بازدید : 270